واکاوی رویکرد جدید رسانههای آمریکایی درباره گفتگوی غرب با ایران
تاریخ انتشار: ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۹۹۷۲۰۲
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صدا و سیما، متن کامل این گفتگو به شرح زیر است:
سوال: در حال حاضر چه چیزی عوض شده که رسانههای آمریکایی که زمانی در چند سال گذشته نفی گفتگو میکردند و میگفتند گفتگو با ایران ضرورتی ندارد بعد الان دود سفید مذاکرات ایران و امریکا از عمان بلند شده، چه اتفاقی افتاده است؟
آقای سید مصطفی خوش چشم تحلیلگر مسائل بین الملل: در شهریور کار به نهایت خود رسیده بود به وظایفشان در برجام عمل نکردند در حقیقت یک جنگ ترکیبی را با ما در دوازده حوزه شروع کردند که بخشی از آن جنگ ادراکی، رسانه ای، روانی، شناختی، حمایت از اغتشاشات، تحریم و مداخله در بازار ارز، جنگ سایبری، ترور، خرابکاری و بخشی هم فشار دیپلماتیک بود، این فرمول یک فرمول ریزی است که بر روی ما بسته اند که تقریباً شروع دوره اوباما کم کم تحریمها را به وجود آوردند و توسعه دادند، شاید ما نمونهای در دنیا هستیم به لحاظ جنگ ترکیبی که بر روی ما پیاده کردند، یک بخش، چون سلسله دنبال هم مشخص است کدام گام اول و کدام گام دوم است، هر کدام پیش زمینه بعدی است، یکی از گامهای دهم به بعد فشار سیاسی دیپلماتیک است، در اینجا بود که عضویت ایران را در کمیسیون مقام زن تعلیق کردند و بعد یک قطعنامه در شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی دادند برای فشار بیشتر و بعد صحبت از این کردند به صورت گسترده سپاه را در لیست تروریست قرار میدهیم و همین بحث را سعی کردند ادامه دهند، هدف، فشار سیاسی، امنیتی و دیپلماتیک بود، از اینجا به بعد دیدیم که در دی ماه به اهدافشان نرسیده بودند و دیدند جنگ ترکیبی شکست خورده و مجموعهای از اقدامات انجام شد، برای اینکه مشخص است طرف شما آمریکاست و دست بردار نیست و حتما میآید برای دور بعدی، کما اینکه دور اول جنگ ترکیبی که من به آن فشار ترکیبی میگویم بهار پارسال بود، اما به مذاکراتی که در مرداد و شهریور انجام شد، دور دوم پاییز بود تا اوایل زمستان، حالا پیش بینی میشد که این دور سوم را هم خواهند آمد، بنابراین دستگاههای جمهوری اسلامی با هم هم افزایی کردند در حوزههایی که آسیب پذیری داشتند، آنجایی که ما آسیب پذیر شدیم که سعی کردند با اقدامات فشار سیاسی دیپلماتیک ما را منزوی کنند به اعتبار و آبروی سیاست خارجی جمهوری اسلامی در جهان خدشه وارد کنند بنابراین نیاز بود که اقدامات سریع انجام شود، یک مدل خیلی خوبی شد از اینکه ما اگر بخواهیم ظرف چند ماه میتوانیم کار بسیار بزرگی کنیم، اول پرونده با آژانس را دستگاههای متنوع همه هم افزایی کردند، انرژی اتمی، وزارت خارجه، شورای عالی امنیت ملی، میدان، دیپلماسی ما همه بودند هر کدام کارهای متنوعی کردند، ما اول پرونده با آژانس را مدیریت کردیم بدون اینکه بخواهیم مصوبه راهبردی را نقض کنیم، بدون اینکه بخواهیم عقب نشینی داشته باشیم، در شورای حکام در اجلاسی که در پایان زمستان و همین طور چند هفته قبل هیچ قطعنامه دیگری صادر نشد، اینجا این ابزار از دست آمریکاییها در آمد بلافاصله ارتقا روابط داده شد در برقراری روابط با عربستان و کاهش تنشهای منطقهای این گام بسیار مهم دوم بود، گام بعدی این بود که همان ایرانی که در کمیسیون مقام زن اینها عضویت را تعلیق کردند حالا به عضویت کمیته پیشگیری از جرم سازمان ملل در کنار چندین کشور اروپایی در آمد، چند هفته بعد ایران به ریاست مجمع اجتماعی سازمان حقوق بشر سازمان ملل انتخاب شد، جالب است بدانید هدفش این است که چگونه میتوان از علم و تکنولوژی برای ارتقا حقوق بشر استفاده کرد، امسال دستور کارش اینترنت است یعنی چگونه میتوان از اینترنت برای ارتقا حقوق بشر استفاده کرد، اینجاست که نشان میدهد که در سازمانهای بین المللی اصولاً قدرت حرف میز ند، روابط بین الملل بر اساس قدرت شماست، اینکه مقامات مختلفی در منطقه آمدند و رفتند و بعد ایران دوباره به عنوان نایب رئیس مجمع عمومی سازمان ملل که قرار است در چند ماه دیگر مانند همیشه در شهریور و مهر انتخاب شد به عنوان یکی از نواب رئیس، در کمیته دیگر هم دوباره به عضویت در آمد اینها مجموعاً باعث شد نه تنها خدشهای که در پاییز وارد کنند ترمیم شود، بلکه سیاست خارجه جمهوری اسلامی با هم افزایی همه دستگاهها ارتقاء پیدا کند این نمونه بسیار خوب ”ما میتوانیم“ بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سوال: در آژانس هم از آن چهار مورد ادعایی دو مورد بسته شد؟
آقای خوش چشم: بله؛ به درستی مدیریت شد، کار سنگینی بود همه انجام دادند و توانستند نه فقط جایگاه سیاست خارجه را ارتقا دهند بلکه این اهرم و این حوزه از جنگ ترکیبی را پیشاپیش از دست آمریکا در بیاورند و خنثی کنند، اینجا بود که آمریکاییها در اواخر زمستان دوباره نغمههای دو ساله خود برای توافق موقت را تکرار کردند، چون دیدند که شکست خوردند، مجددا در بهار هم همین کار را کردند و بعد دوباره این اتفاق افتاد که به یک شکست دیگر تن دادند، در اردیبهشت و خرداد یکی دو اقدام دیگر هم در زمینه میدان داشتیم، رونمایی به غیر از کمک و توانی که نیروی سپاه قدس پای کار میگذارد و آن هم جزو مولفههای قدرت است رونمایی از دو موشک خرمشهر که توسط هوا فضای وزارت دفاع و همین طور ”فتاح“ که کار را بر همه تمام کرد توسط هوا فضای سپاه، ابزار قدرتی برای شما شد در کنار پهپادهای ما که در کل جهان زبانزد خاص و عام شده توانست قدرت چانه زنی ما را افزایش دهد و طرف مقابل را به این نتیجه برساند که ایران جایگاهش ارتقا پیدا میکند بنابراین از طرحهای خودش عقب نشست و آمد به دنبال شکست، کدام شکست این شکست که آمریکاییها از دو سال قبل اسفند ۱۴۰۰ گفته بودیم زندانیها را آزاد کن زندانی هایتان را آزاد میکنیم، پولهای بلوکه شده را هم آزاد کن، در کنار آن هم منع تعقیب بسیاری که تحریمها را کمک میکردند که بسیاری از آنها دو تابعیتی هستند، حالا دارو فرستاده و کاری برای کشور کرده بر روی اینها اعمال تعقیب برای شکستن تحریم صادر کردند، اینها را هم منع تعقیب کنید، اینها همیشه میگفتند نه این باید در چارچوب توافق هستهای رخ دهد، اگر این اتفاق نیفتد چرا منابع بلوکه شما که آزاد شود فشار بر روی شما کم میشود و جنگ ترکیبی خود به خود خنثی سازی میشود، بنابراین همیشه میگفتند نه، یعنی حتی همه چیز مشخص بود ما هیچ وقت مانعی نداشتیم همیشه میگفتیم اینها نمیپذیرفتند تا بالاخره در همین هفتهها و ماههای گذشته بعد از شکستهای پی در پی قبول کردند که برجام به کنار حالا که برجام در این وضعیتی است که میبینید یعنی در تقابل است، حالا ما قبول میکنیم که پولهای بلوکه شده شما را آزاد کنیم، قبلا میگفتند حالا یک بخش کوچکی حالا به بخشهای عمده تری هم راضی شدند و بعد زندانیهای جاسوس آزاد شوند، این یک شکست مفتضحانه برای امریکاست، برای کسانی که به خوبی از وضعیت مذاکرات آگاه هستند مانند جیسون رضاییان که پای برجام آمد همواره اینها را به هم گره میزدند همین که پذیرفته و الان فقط مذاکره غیر مستقیم درباره زندانیها در مقابل آزاد شدن زندانیها و پولهای بلوکه شده ما باشد، خودش کلی عقب نشینی و شکست است.
سوال: بحث فعالیتهای میدانی ما مانند توافق با عربستان یا قدرت گرفتن کشورهای دوست مانند بازگشت اتحادیه عرب به سوریه، یا بحث نفوذ و ارتقا جایگاه ایران در نهادهای بین المللی در شانگهای و اتحادیه اقتصادی اوراسیا و بحث دعوت بریکس از ایران، این موارد را اضافه کنیم میتواند آن پازل را تکمیل میکند.
آقای خوش چشم: اگر بخواهم تمام موارد را بشمارم، کلا جا به جایی قدرت در دنیا، افول هژمونی آمریکا، افول دلار که حالا مشاور سی آیای در امور مبارزه با تامین مالی تروریست میگوید تا چند وقت دیگه دلار هیچ جایگاهی، او میگوید دو ماه و نیم که خودش مسئولیت دارد در این بخش که میگوید وقتی اجلاس بریکس برگزار میشود و همه خواهند گفت ما دیگر از دلار استفاده نمیکنیم، اقتصادهای برتر دنیا یعنی روسیه، چین، هند، آفریقای جنوبی، برزیل علاوه بر اینها ایران، کوبا و ۲۸ کشور تحریمی اینها هم این کار را نمیکردند، حالا آرژانتین، مصر و اندوزی هم مانند ایران میخواهند به بریکس بپیوندند، بنابراین بخش عمده از اقتصاد دنیا میرود به این سمت که از دلار استفاده نکند و جایگاه دلار را به حداقل برساند در مبادلات تجاری، مشخص میکند که، چون آمریکاییها در حال از دست دادن قدرت و جا به جایی قدرت به سمت شرق هستیم چیزی که آقای مکرون بگیرید تا بسیاری از متفکرین و مقامات غربی همه رسماً اعلام کردند مشخص است که آمریکاییها با چه وضعی رو به رو هستند نمونه روابط مجدد ایران و عربستان و همین طور صحبتهایی در مورد برقراری سریع روابط بین ایران و مصر اینها همه در همین پازل معین میشود، بحرین و اردن و همه میخواهند با ایران دوباره روابط برقرار کنند، چون میدانند در بلوک شرق فردا هند، چین، روسیه اینها همه نقش دارند ایران هم یکی از ارکان اصلی است بنابراین همه دارند نوع نگاهشان را متفاوت میکنند چه در زمینه جنگ اوکراین شما میبینید اینها وسط ایستادند چه در زمینه استقبال نکردن از آمریکاییها یعنی بدون اینکه آمریکاییها مجوز دهند اینها دست به یکسری از اقدامات میزنند نمونه عالی اینکه جدا شدن امارات از اتحاد ائتلاف آمریکا در خلیج فارس دیدید.
سوال: از توافق موقتی که شما میگفتید در بهار است، الان رسیدند به جایی که الان کارشناسانشان میگویند که امریکا به جایی رسیده که چارهای جز توافق کردن ندارد، صحبت از غنی سازی اورانیوم ۶۰ درصد میکنند در حالی که در برجام ۴ درصد نهایت حقی بود که برای ما قائل شده بودند، الان در این مذاکرات ما چه به دست آورده ایم؟ دستاوردها چه بوده است؟
آقای خوش چشم: توافق موقتی در کار نیست، مذاکرات برجام هم کلا به یک جای تقابلی رسیده است، الان فقط تبادل زندانیها و آزاد کردن پولهای بلوکه شدهای است که قبلا به کمتر میخواستند بدهند که ندادند و ضرر کردند میگفتند در برجام میخواهیم این کار را انجام دهیم که الان پولهای بلوکه شده را آزاد میکنند در عراق خبرش آمد بدون اینکه اتفاق خاصی بیفتد بخشی از پولها آزاد شد، توافق موقت یک طرحی است که اینها خیلی قبلتر انجام میدادند، فروردین ۱۴۰۰ گفتند در قبال آزاد سازی یک، دو و ۲۰ میلیارد پولهای بلوکه شده کلا شما همه کارهایی که میکنید را به عقب برگردانید، ۲۰ درصد و همه چیز را، بعد که ما مقاومت کردیم و گفتیم اینطور که نمیشود که برجام بوده و احیا شود، اینها یک خرابکاری در نطنز کردند و ما به تلافی ۶۰ درصد را شروع کردیم اول در نطنز و بعدها در فردو، با این فشار که ۶۰ درصد را شروع کردیم اینها به مذاکره آمدند و این شد ابزار قدرتی که اینها را به عقب براند، بارها در مذاکرات هم به مشکل میخوردند از جمله در بهمن و اسفند ۱۴۰۰ باز آمدند که توافق موقت یعنی میگویند ابزار اصلی ۶۰ و ۲۰ درصد را که ما را عقب برده را بدهید ما چند تحریم به شما میدهیم و کل تحریمهای هستهای ایران را بردارند برای ما کفایت نمیکند، در برجام دیدیم وای به حال بخواهند چند مورد تحریم را بردارند، بنابراین میگوید امتیاز حداکثری بده و حداقلی میدهم، ما گفتیم قرارداد موقت نمیپذیریم این حرف را دوباره در بهار هم تکرار کردند، اما بعد از اینکه شکستهای مفتضحانه به وجود امد کلا اصلا کنار رفتند، اصلا ۶۰ درصد، بخشی از مصوبه راهبردی مجلس است، شما نمیتوانید تا تحریمها برداشته نشده بخواهید دست به ترکیب زیر ساختهای هستهای بزنید اصلا این جزو موارد نیست، ما هیچ وقت نپذیرفتیم، توافق موقتی در کار نیست، یک توافق زندانی هاست که عرض کردم، و البته حالا اگر وقت شد من در ادامه خواهم گفت که چرا اینها پای ۶۰ درصد را در رسانه هایشان مرتباً پیش میکشند.
سوال: چه اتفاقی افتاد از آمریکا و غربی که تا همین چند ماه قبل صحبت میکردند که هیچ ضرورتی برای گفتگو با ایران وجود ندارد، اما الان تشویق و ترغیب میکنند گفتگو با ایران را، چه اتفاقی افتاده است؟
آقای دکتر ابراهیم متقی کارشناس مسائل آمریکا در ارتباط تلفنی: ایران هیچ گاه مخالف قطع مذاکرات نبوده است، مذاکراتی که از حدود دو سال قبل شروع شد در دوران مختلف با وقفههای محدود و بعد از بحران اوکراین با یک نوع تغییر جهت سیاسی جدی اروپا، روسیه، چین و ایالات متحده همراه شد در فضای فعلی، برجام در یک وضعیت ابهام قرار دارد، ابهام برجام به این دلیل است که اکثر این مجموعههای ۱+۵ در فضای دیپلماسی هستهای قرار ندارند مذاکرات وین و ژنو هم کارکرد خودش را از دست داده، واقعیت این است که بعد از خروج ترامپ از برجام، ایران ناچار شد به تعهداتی که در قالب پروتکل الحاقی داده بود و همچنین سایر موارد دیگر پایبند نباشد، پایبندی ایران به برجام مربوط به شرایطی است که اتحادیه اروپا و امریکا نوعی به تعهدات خودشان پایبند باشند، امریکاییها درفضای فعلی مسئله خروج از برجام را هنوز در دستور کار خودشان قرار دادند، یعنی هیچ اعلامی ندارند برای اینکه ضعف مربوط به دستورالعمل اجرایی ترامپ را نادیده بگیرند در این فرایند ایران به گونه تدریجی قدرت ملی خودش را افزایش داد، زیرساختهای هستهای همچنین غنی سازی اورانیوم به موازات بخشی از قابلیتهای حوزه راهبردی افزایش پیدا کرد، این مسئله افزایش قدرت ایران یک فضای نیمه بحرانی را ایجاد کرد از سوی دیگر، امریکاییها به این نتیجه رسیدند که در فضای بحرانی که در حال شکل گیری است یا باید با ایران درگیر شوند و یا اینکه باید به یک تفاهم و توافق اولیه دست پیدا کنند، امریکاییها در شرایطی قرار ندارند که خواسته باشند گزینه اول یعنی درگیری را اتنخاب کنند نکته دوم اینکه راهبرد امریکاییها مبتنی بر درگیر شدن نیست و نخواهد بود، به این دلیل که مذاکراتی که ”رابرت مالی“ به انجام میرساند بعد از وقفههایی که در فرایند مذاکرات انجام داد مسئله با تغییراتی در داخل ساختار سیاسی آمریکا رو به رو شد، در فضای فعلی پرونده ایران از وزارت امور خارجه به شورای امنیت ملی آمریکا رفته و ”جک ساولیوان“ محوریت این بحث را دارد و به همین دلیل بود که در مذاکرات عمان، فرد دیگری انتخاب شد و این فرد از سوی شورای امنیت ملی آمریکا بود، بنابراین تغییر در موازنه قدرت، افزایش قدرت مرحلهای ایران، آمادگی ایران برای ادامه مذاکرات، سیاستی که مبتنی بر موازنه متقابل و یک نوع انعطاف پذیری متقابل باشد، شرایطی را به وجود آورد که زمینه مذاکرات برای یک توافق مرحلهای را امکان پذیر ساخت.
سوال: چه شد که آمریکاییها از فشار رسیدند به پیگیری گفتگو با ایران؟ چرا در رسانه هایشان انتشار میدهند؟
آقای خوش چشم: بعد از دست بالا و جنگ ترکیبی که شکست خورده حالا توافق موقت که ماه هاست که گفته ایم نه و شکست خورده اند ما خنثی سازی کردیم و مجبور کردیم کسانی که میگفتند ما مذاکره نمیکنیم و تحریمهای حقوق بشری میکردند حالا بیایند پای میز مذاکره، بنابراین آمریکا هم قدرت و هم رسانه دارد و هم در محیط داخلی در مقابل نمایندگان کنگره نمیخواهد آنها همین یکی دو روزه گفتند دولت بایدن میخواهد تفاهم کند باید به مجلس بیاید، نمیخواهد ضربه اساسی بخورد و اعتراف کند به اینکه ابتکار عمل حالا با ایران است، میگفتند زندانیها در قالب برجام حالا اصلا جداگانه فقط زندانی در مقابل پول بلوکه شده و زندانی هایمان این یعنی شکست آنها بنابراین میآیند از ابزار رسانه استفاده میکنند.
منبع: خبرگزاری صدا و سیما
کلیدواژه: پول های بلوکه شده گفتگو با ایران آمریکایی ها امریکایی ها جنگ ترکیبی توافق موقت زندانی ها تحریم ها ۶۰ درصد هسته ای بر روی پول ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iribnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری صدا و سیما» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۹۹۷۲۰۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیکتاک؛ صدایی برای اعتراض
«مطمئن باشید، ما جایی نمیرویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاهها مبارزه خواهیم کرد.» این واکنش مدیر شرکت بایتدنس، مالک پلتفرم تیک تاک در پاسخ به لایحه جدید کنگره آمریکا بود. براساس این لایحه، شرکت چینی بایت دنس موظف است تا تیک تاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالاتمتحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیک تاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکههای اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکل گیری بهصورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوبهای اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیک تاک در آمریکا با فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیکتاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و میتواند جایگزین آن کند که در سطح بینالمللی فعالتر از تیکتاک هم است.
یا به ما بفروشید یا حذفتان میکنیممایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیک تاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیک تاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوههایتان اهمیت میدهید برنامه تیکتاک را روی گوشیهای هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان بهخاطر این ممنوعیت از والدینشان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیک تاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند.
در دوره ریاستجمهوری ترامپ همه کابینه بهدنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمکهای خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشنهای تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایت دنس، مالک چینی تیکتاک ۲۷۰ روز فرصت میدهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیک تاک در فروشگاههای اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایت دنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیهای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیک تاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیکتاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش میکشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم تا دادههای آمریکا و پلتفرممان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرق شناسی معتقد است مساله شدن پلتفرم تیک تاک از جایی شروع شد که شخصیتهای امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا درباره اش موضعگیری کردند. وی درباره روند شکل گیری این جریان گفت: «اولین فردی که بهعنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضعگیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیک تاک را از موبایلهای خود و فرزندانشان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایلهایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیک تاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کرده اند. امروز تیک تاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالاتمتحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبههای فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.
خطر جدی تیک تاک برای استیلای سیاسی آمریکابا توجه به رشد بدون توقف چین در زمینههای مختلف در سالهای اخیر، این کشور بهعنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته میشود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژهای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبههایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث میشود که کاخسفید نسبت به نفوذ چینیها به شکافهای اجتماعی آمریکا آن هم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند.
طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالاتمتحده مجموعهای از پلتفرمها، رسانههای اجتماعی و خانوادههای بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها بهعنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیام رسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرمها و سرویسها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال میشد تا اینکه چین با برنامه تیکتاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینیهاست و دیگری برای غیرچینیها، این فضا را شکاند.
این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیباییشناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنیبر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش میرساند و عملا چالشها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکتها خودشان اعمال کردهاند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. بهدنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا بهوجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرمها و خانواده بزرگ فناوریهای ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگارههایی مطرح میشود که هیچکس نمیتواند آن را اثبات یا رد کند.
این انگارهها از انتخابات دوره اول ترامپ بهوجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانههای غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانههای اجتماعی به انحراف کشیده میشود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیک تاک و احتمال جریانسازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت میکنند این انگاره ها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتمها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلاندادهها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است.
تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرمهای خارجی خودش مطرح میکند و معمولا، چون گزارههایی امنیتی و سیاسی است بهصورت رسمی تایید یا رد نمیشوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکههای اجتماعی میکنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانههایشان این نکته را ذکر میکنند یا ممکن است شرکتهای ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلاندادههای جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورتمساله دولت آمریکا با تیک تاک است. البته میشود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیکتاک و مصرف رسانهای که کاربران در آمریکا دارند، کسب میکند. اما به نظر میرسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد بهخاطر آن با چین مقابله کند.
در تیک تاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت میشودبا توجه به اینکه تیک تاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر میشوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال میکند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخست وزیر سابق رژیمصهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بین المللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیتمان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیک تاک به عنوان مصداقی برای تایید گفته هایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیک تاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده میشود.» بنابراین اتفاقات و جدیتر شدن روند ممنوعیت تیک تاک در آمریکا، این مساله ایجاد میشود که ایالاتمتحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانهای فلسطین باشد.
طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولتهای آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنشها را با تیکتاک داشته اند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمیشود و از قبل شروع شده است. همانطور که گفتم تیک تاک یک رژیم زیبایی شناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمیدهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیتها را داشت، اما تیک تاک از اول چنین محدودیتهایی نداشت.
به همین دلیل هم محبوبتر شد؛ چراکه آدمها میتوانستند خیلی راحتتر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر میرسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی، چون این پلتفرم از اول چهارچوبهای مشخص و محدودیتهای اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمیکند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی میکند. مساله این است که تیکتاک، چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالیکه احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیکتاک به وجود میآید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبشهای اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدمها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند؛ بنابراین مواجهه آمریکاییها و اسرائیلیها با تیک تاک در مساله فلسطین به این معناست که میخواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیکتاک چشمپوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیکتاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه میشود، یکسری از محدودیتهای اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.
چین میخواهد مرکز جهانی ارتباطات باشدبرخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیک تاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دستشان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربیها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکونولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکتهای مادر و غولهای فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانههای اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژیهای نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر میرسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانههای محبوب چینیها متفاوت با رسانههای محبوب غربیهاست. نسخههایی که برای رسانههای اجتماعی در داخل چین ارائه میشود با نسخههای جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخههای ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمیکند. پس تمام مسئله غربیها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخههای جهانی اعمال میکرد احتمالا غربیها مشکلی با تیکتاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزههایی است که آمریکاییها از آن میترسند. به این صورت که چین در قبال نسخههای جهانی به شیوههای دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخههای داخلی تعیین کرده یکسری خط قرمز برای نسخههای جهانی رسانههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکاییها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیشبینی است که احتمالا غربیها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.
منبع: روزنامه فرهیختگان
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی